کارل ارف و موسیقی کودک

گردآوری: آنا محسن پور


یکی از کسانی که تاثیر زیادی در آموزش موسیقی کودکان داشت "کارل ارف " بود .او طرح هایی را ابداع کرد که برگرفته از زندگی و حرکات بدنی کودکان بود زیرا اعتقاد داشت که حرکات فیزیکی می تواند عنصر زیر بنایی موسیقی برای کودکان باشد .او به هنر تقلیدی (mimic)برای اموزش موسیقی کودکان اعتقاد داشت و ملایمت (consonant) را در موسیقی حرکاتی می دانست که با هماهنگی کامل میان زبان اشاره ،یعنی دست ها ،سر و بدن به وجود اید.با استفاده از این حرکات وی درس هایی را پیش بینی کرد که به راحتی می توانست مفاهیم موسیقی را به کودکان انتقال دهد .به طور مثال مفهوم کشش های نت های چنگ، سیاه ،سفید و گرد را با خواندن شعر و راه رفتن ریتمیک با آن ،بالا و پریدن و کارهای گروهی به کودکان آموزش می داد.
"ارف مانند دیگر پیشگامان موسیقی مثل سوزوکی  عقیده داشت که کودکان می بایستی موسیقی را به نحوی  یاد بگیرند که حرف زدن را اموخته اند .به عبارتی یک کودک با شنیدن به راحتی حرف زدن را یاد می گیرد و بعد تقلید می کند و بعد از آن نشانه های نوشتاری آن زبان را اموخته و تعبیر و تفسیر می کند.،بنابراین کودک باید موسیقی را به همین روش یاد بگیرد"

_استفاده از "کلام"یکی از کلید های اساسی روش ارف است .ارف در روش خود چگونگی انتقال کلام به حرکت های ریتمیک و انتقال آن به اواز خواندن که امری بسیار طبیعی برای کودکان است را اموزش می دهد بنابراین هنر جویان حرکت خود را از کلام به حرکات بدنی مانند پریدن،جهیدن و..‌..شروع کرده ودر اخر به بازی با وسایل موسیقی هدایت می شود ارف معتقد است که با این روش مهارت های کودک برای نوازندگی یکی از لوازم موسیقی توسعه می یابد.برای مثال مفاهیمی مثل میزان ،نت های موکد،نت های بدون تاکیدو...کودک را با الگوهای جدیدی اشنا کرده و او را برای فعالیت های دیگر در زمینه موسیقی اماده می کند .کودکان با این روش با مفهوم قانون آشنا می شوند .قوانینی که در یک اهنگ ساده و یا فرم های مختلف ریتم ، حکمفرماست .بعد از ان کودکان با تفکر خود به ارتباط آموزش هایی که تا کنون فرا گرفته اند پی برده و متوجه می شوند که چگونه این اموخته ها همانند سلسله زنجیری به هم پیوسته اند و خود این پیوستگی یک قانون است
_حرکت :کارل ارف می گوید حرکاتی برای کودکان وجود دارد که برای آنان بسیار پر معنی است به این خاطر که کودکان خیلی راحت تر می توانند تفکرات و احساسات خود را تفکرات و احساسات خود را به وسیله حرکت  بیان کنند تا کلمات ..وقتی ما بزرگ می شویم معمولا فراموش می کنیم که کودکان سرزنده و شفاف اند بسیاری از حرکت های کودکان که باعث ناراحتی بزرگسالان می سود به تمامی بیانگر احساسات آن هاست مانند راه رفتن روی یک مانع ، روی پنجه راه رفتن،به دور خود چرخیدن و این ها حرکاتی هستند که بزرگ ترها به ان واکنش نشان می دهند و باعث عصبانیت آن ها می شود اما در حقیقت این ها حرکات ساده ی عادی هستند که کودکان برای ابراز خود از آن ها استفاده می کنند .غایت آرزوی ارف این بود که یک مربی موسیقی بتواند این رفتارها را تشویق کرده و از آن ها برای آموزش مفاهیم موسیقی استفاده کند .



_اگر بخواهیم اهمیت موسیقی کودک را جمع بندی کنیم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱)فعالیت های موسیقیایی از قبیل اواز خواندن ،حرکات ریتمیک و نواختن ساز باعث گسترش مهارت های کودکان می شود که این می تواند شامل مهارت های جسمانی ،رفتاری،اجتماعی و ... باشد
۲)انرژی خود را رها می سازند و آن انرژی را در جهت بروز خلاقیت و اهداف سودمند دیگری هدایت می کنندیکی ازمهم ترین  اهداف فعالیت های موسیقیایی  بروز خلاقیت در کودکان است .با بداهه گویی و بداهه نوازی  کودکان یاد می گیرند که چگونه عقاید و تمایلات خود را با سمبل ها و الگوهای صدایی که در موسیقی یاد گرفته اند تطبیق دهند و به صورت موزیکال بیان کنند.
۳)اعتماد به نفس پیدا می کنند چون می توانند از ذهن و جسم خودشان استفاده کنند کودکان یاد می گیرند که در بروز افکار هنری خود کاری را انجام دهند که خود می خواهند و از ابراز عقیده و حرکات خود بیمی نداشته باشند.
_در این روش هیچ امتحانی برای درجه بندی  کودکان نیست و کودک احساس دائمی از موفقیت دارد هر کودکی در حد توانایی خود گامی به جلو برمی دارد و این قدم در جهت درست است و قابل ستایش و تحسین .وی محیطی برای کودکان فراهم کرد که درآن محیط
۱)هیچ کس احساس شکست خوردن نداشته باشد
۲)شاگردان هیچ وقت درجه بندی نشوند
۳)به آن ها برچسب شکست خورده زده نمی شود
۴)اگر شاگردی هم دیراموز باشد موسیقی را یاد می گیرد و از پیشرفت خود احساس رضایت می کند
به خاطر کودکانمان به ما اجازه دهید به آن ها موسیقی را اموزش دهیم که در آینده ذهنی اصیل ،احساس بالایی از ارزش ها و توانایی های درخشان داشته باشند.